آمار مطالب

کل مطالب : 5
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 2
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 3
بازدید سال : 14
بازدید کلی : 179

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تبسم های شرقی و آدرس maryam987.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : علیزاده
تاریخ : چهار شنبه 22 مهر 1394
نظرات

بار دیگر فقط خدا...
با دیگر تنهایی مسلمین و بار دیگر جان باختن کبوترهایی که گرد حریم یاد پرواز می کردند و فقط عشق بود و  نیاز به جدا شدن از زمین و پیوستن به آسمان
نیاز به عروج ملکوتی کسانی که صادقانه و مظلومانه در شهری غریب مردند و کسانی که از فرط درد و بیهوشی فقط نظاره گر دوستان خویش بودند و نمی توانستند کاری انجام دهند و سوختن هم کاروانیان و یاران و نزدیکان خود را نظاره می کردند
همه ملت های مسلمان  را دارند همه ملت های مسلمان در سوز جدایی خود از هم وطن هایشان می سوزند اما ایران هوایی دیگر دارد اما مردم ایران مردمی متفاوتند مردمی که تا پای جان برای نزدیکان و هم وطنان خود فداکاری می کنند
حال ایران در غم است در غزاست و در ماتم
در ماتم عزیزانی که در سرزمین وحی جان خود را مانند پرستو به سوی آسمان پرواز دادند آری کسانی که صدای یا حسین یا امام رضا یا ابوالفضل و یا امام زمان شان سرزمین منا را پر کرده بود،کسانی که در لحظه آخر عمرشان در یاد عزیزانشان در کشور خود منتظرشان هستند پارچه های سبزشان را به یادشان به دیوار آویخته اند غوطه ور هستند



کسانی که در لحظه آخر به یاد غریب خراسان می سوختند کسانی که آرزوی یک لحظه دیدن خانواده نزدیکان و کشور عزیز خود را داشتند کسانی که زیر پوتین های سربازان سعودی لگدمال شدند کسانی که در کشور بیگانه و غریب جان خود را دادند در عربستان

عربی که در دوره ی آغازین اسلام سوسمار خورده بود و افکار و عقاید جاهلی داشت

آری لگد مال کردند جنازه های ایرانیان شریف را...

ای عربستان سعودی بدان که ما تا آخرین لحظه از جان هم وطنان خود دفاع می کنیم و منتظر پاسخ شما هستیم
ای عربستان بدان که به گفته رهبرم که جانم فدایش باد اگر پاسخ گو باشی رفتار ملت شریف ایران خشن است
ای عربستان بدان اگر پاسخ گو نباشی به گفته رئیس جمهور کشور ایران و ملت ایران با زبان اقتدارش به تو به گفتگو می پردازد
آری زبان اقتدار را گویا می کنیم بری محافظت از خون یاران غریبی که در خاک تو رو به سوی آسمان بردند و ملکوتی شدند

کارتون/دستی که یقه آل سعود را چسبید

یاران چه غریبانه رفتند از این خانه/هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه
تعداد بازدید از این مطلب: 284
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : علیزاده
تاریخ : شنبه 11 مهر 1394
نظرات

وبلاگ تبسم های شرقی نوشت:

ایران کشوری مقتدر و پر صلابت کشوری که در تاریخ و تمدن خود کشوری کهن و دیرینه نام گرفته است.کشوری که همیشه در مورد هجوم دشمنان خود از سراسر جهان بوده است.
این هجوم ها ادامه داشت تا سال1359 جنگی نابرابر جنگی که ما بیشتر دفاع کردیم جنگی که مادران فرزندان خود را برای حفظ خاک و ناموس به جنگ می فرستادند
جنگی که زنان همسران خود را برای محافظت از این خاک بدرقه جبهه میکردند،جنگی نابرابر...

 

دفاع مقدس, جنگ هشت ساله , والپیپر های دفاع مقدس,آرشیو موضوعی دفاع مقدس,دانلود والپیپر های دفاع مقدس,سنگر,تدارکات,سنگر تدارکات,کتاب,جبهه,لجستیک

 

آری چه جوانانی که در این جنگ دست های خود را دادند تا ما آزادانه دست های خود را به سوی آسمان بلند کنیم چه جوانانی که پاهای خود را دادند تا ما آزادنه در خیابان های این کشور و مرز و بوم راه برویم چه جوانانی که چشم های خود را دادند تا ما حواسمان به نگاه هایمان باشد،چه جوانانی که نفس های خود را دادند تا ما حواصمان به نگاه هایمان باشد چه جوان هایی که نفس های خود را دادند تا ما نفس بکشیم،آری نفس بکشیم آخر آنها نفس هایشان را شماره شماره می کشند..
آخر آنها صدایشان به خاطر اینکه ما صدایمان برای دشمن بلند باشد به قول معروف نه از ته چاه بلند می شود و گاهی هم هرگز بلند نمی شود.

میدانید شاید حرف هایم به نظر شما کلیشه ای باشد اما ما در خانه پدری داریم که اگر یک روز او را نبینیم برایمان آسمان به زمین می رسد آن را بابا صدا میزنیم اما دختر شهیدی است که آرزوی یک بار صدای بابا زدن را دارد اما دختر جانبازی است که آرزوی همراهی بابایش را در همه حال دارد.


آری هشت سال این گونه گذشت برای اقتدار آزادی و برابری ما اما حال ما چه میکنیم با دست هایی که باید به سمت آسمان باشد دست نامحرمان زمینی را میگیریم با پاهایی که باید در راه پیشرفت کشور قدم بردارد به کوره راه ها و ناکجا آباد ها میرویم با چشم هایی که باید بصیرت داشته باشد و کنترل شده باشند به نامحرمان و صحنه های مبتزل نگاه میکنیم با صداها و نفس هایی که مدیون انها هستیم میگوییم وظیفه شان بوده کمی به کشور و خودمان و وضعیت کنونی جهان بنگریم آری ما امروزمان را مدیون آنها هستیم اما فرهنگ و وضعیت حال را مدیون غرب؟ما هم باید کاری کنیم که حداقل آیندگان بگویند اگر کشور و همه زندگی را مدیون شهداییم حداقل فرهنگمان را مدیون گذشته گانیم...

 

تعداد بازدید از این مطلب: 340
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : علیزاده
تاریخ : جمعه 3 مهر 1394
نظرات

باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی شادی های راه مدرسه
آخ که بازم پاییز شروع شد و ماه مهر ماه مدرسه آغاز از یک هفته و چه بسا یک ماه قبل فکر فرم مدرسه،کیف،کفش،خودکار،مداد نوکی،دفتر و هزار جور وسایل دیگر هستیم که قراره9 ماه ما رو تحمل کنن و چه بسا دوستای خیلی خوبی با هم باشیم.

 

دوباره مهر آغاز شد و زنگ صبحگاه،شنبه سرود ملی،نیایش و بعد ناخن نگاه کردن معاون و بعد هم سر کلاس البته اگر ناخن ها بلند باشه باید یه تعهدی که به گفته معاون بر روی پرونده شما قرار می گیرد.



دوباره شروع کلاس با دبیرهایی که براشون دلمو تنگ شده.دوباره مباحث علمی،فرهنگی و....دوباره درس نخوندن،ازیت سر کلاس و هزار تا برنامه دیگه،ماه مهر که شروع میشود وقتی میرویم سر کلاس یه عده سر نیمکت و صندلی با هم دعوا میکنن،ردیف اول که طبق معمول بچه درس خونا هستند،ردیف دوم کسایی هستند که دلشون میخواسته ردیف اول بشینن اما دیگه نشده،ردیف سومم که آدمای متوسط میشیند که براشون فرقی نداره و اما ردیف آخر بچه هایی میشینند که جز ارازل و اذیت کن های کلاس هستند که اکثرا از اکیپ های 2نفری تا هشت نفری فعالیت میکنند و عامل به هم ریخته شدن کلاس هستند
ماه مهر که شروع میشود معلم ها هم بعد از اندکی که از مهر میگذرد امتحانات میان ترم رو از سر میگیرن از آسون شروع میشه تا برسه به سخت ترین سوالات و هی به ما میگویند که باید درس بخونید بعضیاتون برا وقت گذرون کردن امدین مدرسه و...و حیف همه معلم ها وقتی می آیند سر کلاس این است که برای ما نظم و انظباط از درس مهمتره و اینکه سر کلاس حرف نزنید آها اینکه من بیست و پنج صدم نمره میدهم یعنی چی؟یعنی از دستم آبم نمیچکه؟

پس خودت قابلمه تعلم رو پر کن و سر بکش که آب دست من شما رو سیراب نمیکند و در آخر هم امتحانات پایان فصل و خداحافظی و حتی گریه بچه ها و این حرف معلم که به همه شما از یک ا پنج نمره کمک کردم،آخه دل رحم هستند دیگه
خوش به حال ما که با شروع مهر باز میرویم مدرسه و خاطره میسازیم.

 یک شروع خوب برای مدرسه

 

تعداد بازدید از این مطلب: 314
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود